امید نمازی: تجربه مربیگری من بیشتر از مجیدی است/ ادعای ماجدی کذب محض است
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۰۰۹۴۵
مربی سابق تیم ملی فوتبال ایران به اظهارات دستیار فرهاد مجیدی مبنی بر اینکه او نمازی را نمیشناخت واکنش نشان داد و تاکید کرد که مجیدی به دنبال همکاری با او بود.
امید نمازی در گفتوگو با ایسنا، درباره ادعای فرشاد ماجدی مبنی بر این که فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی تیم ملی امید امید نمازی را نمیشناخت و سکوت فدراسیون درباره این که او در اردوی ازبکستان به مجیدی تحمیل نشده است، گفت: به گذشته که نگاه کنیم، مصاحبههای فرهاد مجیدی را خواهید دید که او گفته "خودم درخواست کردم ایشان (نمازی) در کنار من باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او خاطرنشان کرد: اگر ماجدی گفته که مجیدی من را نمیشناخت، شاید به خاطر مسائل فنی است که او شناخت کاملی از من نداشته است. من قبل از صحبت با مجیدی، صحبتهایی با کمیته فنی فدراسیون فوتبال داشتم و سمت مربیگری تیم ملی امید به من پیشنهاد شد. با توجه به این که با دستیاران خارجی مجید موافقت نشده بود، من را به او پیشنهاد کردند و او گفتوگویی با من داشت و خواهش کرد که من در کنارش باشم. نمیدانم منظور ماجدی چه بود.
این مربی ایرانی شاغل در آمریکا در واکنش به این که چرا مجیدی در مصاحبه اخیرش هیچ نامی از او نبرده است؟ گفت: او به من اشاره نکرد چون در کار من اشکالی نبود. بعد از بازگشت از ازبکستان به ایران، مجیدی با من برای حضور در دو، سه بازی هماهنگ کرد اما من باید به آمریکا بازمیگشتم. به همین دلیل گفتم که به آمریکا میروم اما میتوانم به ایران بیایم.
نمازی به اختلافش با فدراسیون فوتبال برای همکاری با تیم ملی اشاره کرد و افزود: به فدراسیون گفتم در روزهای فیفا دی میتوانم کنار تیم ملی باشم. این مساله باعث شد در زمان مجیدی و همین الان در زمان استیلی و بعد از صحبتی که با اکبر محمدی داشتم، نتوانم در تیم ملی فعالیت کنم و در نهایت دستیارهای دیگری انتخاب کنند. اتفاقا این موضوع بهتر است چرا که استیلی دستیارانی نیاز دارد که به طور مستمر در ایران باشند.
وی درباره این که حضورش در ایران منتفی شده است، تاکید کرد: این موضوع به طور صد درصد منتفی است و اعلام کردم نمی توانم تمام وقت آنجا باشم. من شرایط خودم را داشتم چرا که در آمریکا مشغول به کاری هستم و نمیخواستم کارم را تمام وقت روی تیم ملی امید بگذارم. هدفم کمک به کشورم بود و گر نه رزومه و تجربه من خیلی بیش از این است که بیایم و در تیم امید دستیار مربیای بشوم که تازه دوران مربیگری را آغاز کرده است. این موضوع برایم اهمیتی نداشت چون که قصدم صرفا کمک کردن بود. هیچ وقت نمیتوانستم تمام وقت در ایران باشم و کنار دست مربیان باشم.
مربی تیم ملی جوانان آمریکا خاطرنشان کرد: سعی میکنم از حواشی دور بمانم. موضوعاتی که ماجدی مطرح کرد یا فدراسیون جواب نداد، در اختیار من نیست. هر کسی میتواند هر حرفی بزند. من دو روز کنار ماجدی بودم و رفتار خوبی هم با هم داشتیم اما منظور او را نمیدانم. این که مجیدی من را نمی شناسد کذب محض است. او در دوره کیروش دو بار به تیم ملی دعوت شد. فکر کنم منظور او مسائل فنی بوده است چرا که اگر مجیدی من را نمیشناخت، همانند سایر مربیان پیشنهادی، حاضر به همکاری نمیشد.
نمازی درباره پیشنهادش از یک تیم باشگاهی در آمریکا اظهار کرد: در حال مذاکره هستم. این موضوع برای سال آینده لیگ آمریکا است و هنوز دو ماهی به شروع رقابتها مانده است. فعلا در حال گفتوگو هستیم.
مربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران در واکنش به این که تیم ملی میتواند به المپیک صعود کند؟ تاکید کرد: چرا که نه! تیم ملی امید بازیکنان با استعدادی دارد اما کارشان سخت است. آنها در گروه دشواری قرار دارند اما این اتفاق نشدنی نیست. با همدلی و بازیهای دوستانه زیاد میتوانیم به این هدف دست پیدا کنیم.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۰۰۹۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دهه ۹۰؛ دههی «رکود، عبرت، تجربه»
خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی ۹۰، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد. - اخبار اقتصادی -
گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم-
وقتی میان فعالان اقتصادی از دههی 1390 شمسی سخن به میان میآید، تصویر یک دهه «عقبماندگی»، «تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» و «انباشت چالشهای اقتصادی» در ذهنهایشان نقش میبندد و زمانی که میخواهند در موردش صحبت کنند، هر یک از زاویهای آسیبهای این دهه را بر میشمرند: از وضعیت نامناسب شاخصهای کلان اقتصاد تا رکود در کسبوکارهای خرد و کلان، از آسیبهای تشدید تحریمها تا انفعال دولتها در برابر تحریم و بیتوجهی به برنامهها و سیاستهای «خنثیکردن اثر تحریمها».
تاجران زبده و پژوهشگران اقتصاد بینالملل نیز از «شرطیکردن اقتصاد» نسبت به مذاکره با غرب میگویند و بیتوجهی به سیاست اصولی «ترجیح شرق به غرب»؛ آن هم درست در دههای که قدرت اقتصادی در حال انتقال از غرب به شرق بود. دههی 1390 چه بود و چه مختصاتی داشت؟ آن دوران تمام شده یا دههی جدید، دههی 1390 جدیدی است!؟
افول شاخصهای کلانمیانگین رشد اقتصادی دههی 1360 -با وجود آثار انقلاب و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی- برابر با 4.3 درصد بود. این شاخص در دههی 1370 برابر با 3.1 درصد و در دههی 1380 برابر با 4.4 درصد بود. میانگین رشد اقتصادی پس از انقلاب (از 1360 تا پیش از آغاز دههی 1390) نیز برابر با 3.9 درصد بود. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در دههی 1390 به 0.9 درصد کاهش یافت.
درآمد ملی سرانه که در سال 1390 برابر با 8.1 میلیون تومان بود در سالهای پس از آن کاهش یافت؛ تا جایی که میانگین درآمد سرانه در این دهه به 7.4 میلیون تومان (به قیمت ثابت سال 1390) رسید. فقر مطلق که از 46.8 درصد در سال 1989 میلادی (تقریباً معادل سال 1368؛ سال پایانی جمگ تحمیلی) به 12.3 درصد در سال 2011 میلادی (تقریباً معادل سال 1390 شمسی) رسیده بود، در دههی تعطیل اقتصاد ایران دوباره افزایش یافت و به 21.9 درصد در سال 2020 میلادی (تقریباً معادل 1399 شمسی) رسید؛ به عبارت دیگر قدرت خرید عموم مردم در این دهه آب رفت و فقر مطلق نیز تقریباً دو برابر شد.
تحریم و انفعالدر تحلیل دههی 1390 نمیتوان از نقش تحریمها غافل شد؛ تشدید تحریمهای ظالمانه از ابتدای دههی 1390 به این سو حتماً به اقتصاد ایران آسیب زد اما انفعال سیاستگذار در برابر تحریمها نیز نقش تعیینکنندهای در نتیجه -یعنی افول شاخصهای کلان اقتصادی- داشت.
کاهش وابستگی اقتصاد به نفت در دههی 1390، نه یک سیاست مطلوب سیاستگذار بلکه همواره اجبار بود. از دل همین اجبار بود که کلانایدهی «مذاکره برای رفع تحریمها» و «رفعتحریم به مثابه حل همهی مشکلات از آب خوردن تا بهبود شاخصهای کلان اقتصادی» زاییده شد.
سیاستمدارِ عادتکرده به زیستِ نفتی که نظم آمریکایی جهان را نیز پذیرفته بود، حتی بهزور هم حاضر به ترک اعتیاد اقتصاد ایران به نفت نبود. میخواست دوباره ذیل نظم آمریکایی، نفت بفروشد و گرد و غبار ضعف کارآمدی مدیریت و سیاستهای اقتصادیاش را زیر فرش درآمد نفتی پنهان کند. «برجام» را تجربه کرد و با خروج آمریکا از برجام، سرش به سنگ خورد. از این منظر، دههی 1390 را باید دههی تجربه و عبرت نیز نامید. سیاستمدار در این دهه، عملاً اقدام جدیای برای درمان عیوب ساختاری اقتصاد ایران از جمله تصدیگری افراطی دولت، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، وجود هزینههای زائد و مسرفانه و ... نکرد.
تغییر نظم بینالمللاز دیگر ویژگیهای مهم دههی 1390 نیز سرعت گرفتن تغییر نظم بینالمللی بود. در این دهه قدرت اقتصادی به مرور از غرب به شرق -بهطور خاص آسیا- منتقل شد. در سال 2011 تولید ناخالص داخلی آمریکا (بر اساس دلار برابری قدرت خرید) معادل 15600 میلیارد دلار و تولید ناخالص داخلی چین برابر با 13740 میلیارد دلار بود. در سال 2017 ورق برگشت و اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا بزرگتر شد. تولید ناخالص داخلی چین در 2024 برابر با 35290 میلیارد دلار است در حالی که این شاخص برای اقتصاد آمریکا برابر با 28780 میلیارد دلار است. رشد اقتصادی هند و سایر اقتصادهای نوظهور آسیایی نیز مشابه بود.
در میانهی این تغییر نظم مهم در دههی 1390، دولت در ایران عملاً روابط اقتصادی با شرق را از اولویت خارج کرد و تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب برای رفع تحریمها گذاشت. رای آوردن ترامپ در ایالات متحده، قدرت گرفتن بنسلمان در عربستان، کرونا و سقوط قیمت نفت را نیز باید به لیست اتفاقات شاخص این دهه اضافه کرد.
درسهایی برای آیندهخلاصه اینکه در دههی 1390 یک دهه «رکود»، انباشت چالشهای اقتصادی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی را شاهد بودیم. در عمل دولتها در اقتصاد داخلی، اصلاح «عیوب ساختاری» را بهتعویق انداختند و در نسبت اقتصاد ملی با دنیای خارج، بدون توجه به تغییر نظم بینالملل تمام تخممرغها را در سبد مذاکره با غرب برای «رفع تحریم» گذاشتند و استراتژی «خنثیسازی اثر تحریم» را کنار گذاشتند؛ در حالی که در ابتدای دهه، با ابلاغ «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» راهها نشان داده شده بود و در انتهای دهه نیز در «بخش اقتصادی بیانیهی گام دوم»، مجدداً بر آنها تاکید شد. در واقع سیاستگذار در این دهه دست به «تجربه»ای خارج از سیاستهای کلی نظام زد و درس «عبرت»ی برای دهههای پیش رو شد.
حال آیا ما از تجربههای دههی 1390 درس خواهیم گرفت!؟ گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی 90، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد.
انتهای پیام/